آندیاآندیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

دنیایم آندیا

سیزده بدر 92

1 3 بدر امسال ،ما با مامانی و آقا جون و دایی ها بودیم ،قرار شد ناهار و پیش خانواده مامان باشیم و غروب بریم پیش خانواده بابایی (امسال چند روز به ١٣ بدر مونده با کمک آقا جون و مامانی ،بابایی تو زمینش باغ زد ،آقا جون دو تا کارگر برامون گرفت و خودش به عنوان سرکارگر بهمون کمک کرد(هوراااا...آقا جون ،ایشالله همیشه زنده باشی ) مامانی هم اومد و بابا جون برای ناهار جوجه کباب درست کرد ،خلاصه به ما خیلی اون روز خوش گذشت،بابایی هم که تا حالا بیل دستش نگرفته بود ،تمام روز و بیل زد و کلی تو آفتاب سوخت ،بابایی می گه این باغو واسه آندیا زدم ،دختر گلیم صاحب یه باغ بزرگه که دو سال دیگه به ثمر می شینه ) خلاصه غروب 13 بدر رفتیم تو باغ دختر گلم ،همه عموها ا...
21 فروردين 1392

آندیا و همبازیهای نوروز

آندیا جون تو عید کلی همبازی پیدا کرده بود و کلی آتیش می سوزوند،اما از همه بیشتر دختر خاله پارمیداشو از همه بیشتر دوست داره ،وقتی می خواستم به دختری غذا بدم ،کلی خواهشو تمنا از پارمیدا می کردم تا بیاد بشینه کنارم تا خانمی غذا بخوره اینم عکس آندیا و پارمیدا و ریحانه   آندیا و رامان   آندیا و آتنا بقیه تصاویر را در ادامه مطلب ببینید. آندیا و آتنا و آرمیتا آندیا و پارسا و رامان ...
21 فروردين 1392