آندیاآندیا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

دنیایم آندیا

سیزده بدر 92

1392/1/21 9:43
نویسنده : مامان جون
287 بازدید
اشتراک گذاری

13 بدر امسال ،ما با مامانی و آقا جون و دایی ها بودیم ،قرار شد ناهار و پیش خانواده مامان باشیم و غروب بریم پیش خانواده بابایی (امسال چند روز به ١٣ بدر مونده با کمک آقا جون و مامانی ،بابایی تو زمینش باغ زد ،آقا جون دو تا کارگر برامون گرفت و خودش به عنوان سرکارگر بهمون کمک کرد(هوراااا...آقا جون ،ایشالله همیشه زنده باشیتشویق) مامانی هم اومد و بابا جون برای ناهار جوجه کباب درست کرد ،خلاصه به ما خیلی اون روز خوش گذشت،بابایی هم که تا حالا بیل دستش نگرفته بود ،تمام روز و بیل زد و کلی تو آفتاب سوخت ،بابایی می گه این باغو واسه آندیا زدم ،دختر گلیم صاحب یه باغ بزرگه که دو سال دیگه به ثمر می شینه ) خلاصه غروب 13 بدر رفتیم تو باغ دختر گلم ،همه عموها اونجا بودن ،البته تو باغهای خودشون که همسایه باغ آندیا جونه،شبش هم مهمون عمو یوسف بودیمو کلی بمون خوش گذشت.

 

بقیه تصاویر را در ادامه مطلب ببینید.

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)